چگونه در دبیرستان هدف زندگیمان را پیدا کنیم؟

چگونه در دبیرستان هدف زندگیمان را پیدا کنیم؟ راهنمای کامل برای نوجوانان
سوالی که همه ما را نگران میکند
“تو میخوای تو زندگیت چیکار کنی؟”
این سوالی است که احتمالاً بارها از بزرگترها شنیدهاید و هر بار که میشنویدش، احساس میکنید که باید جواب درست و کاملی داشته باشید. اما راستش این است که معمولاً جواب مشخص و قطعی نداریم و این کاملاً طبیعی است. این سوال در نگاه اول ممکن است بیضرر به نظر برسد و فقط یک شروع مکالمه باشد، اما در عمق وجودمان همیشه حضور دارد و گاهی اوقات به یک نگرانی جدی تبدیل میشود.
وقتی که هنوز دانشآموز دبیرستان هستیم و تازه داریم دنیای پیچیده اطرافمان را درک میکنیم، انتظار داشتن پاسخ کاملی برای این سوال واقعاً غیرمنطقی است. در این سن، ما هنوز در حال کشف خودمان هستیم و شناخت کاملی از تواناییها، علایق و ارزشهایمان نداریم.
چرا پیدا کردن هدف زندگی در دبیرستان سخت است؟
هنوز خودمان را کامل نمیشناسیم
یکی از بزرگترین چالشهایی که نوجوانان با آن روبرو هستند، این است که شخصیت آنها هنوز در حال شکلگیری است. اگر به خودتان در یک یا دو سال گذشته فکر کنید، احتمالاً متوجه میشوید که علایق، نظرات و حتی ارزشهایتان تغییر کرده است. این تغییرات طبیعی هستند و نشاندهنده رشد و بلوغ شما هستند. اما همین موضوع باعث میشود که پیشبینی اینکه در آینده چه کسی خواهیم بود و چه چیزهایی برایمان مهم خواهد بود، بسیار دشوار باشد.
ترس از تصمیم اشتباه
یکی دیگر از عواملی که این فرآیند را پیچیده میکند، ترس از عواقب تصمیمات اشتباه است. بسیاری از ما نگران این هستیم که اگر رشته یا شغل اشتباهی را انتخاب کنیم، برای سالهای زیادی در آن گیر بیفتیم. این ترس اگرچه تا حدودی منطقی است، اما نباید اجازه دهیم که ما را از تصمیمگیری کاملاً باز دارد. مهم است بدانیم که در دنیای امروز، تغییر مسیر شغلی دیگر آنقدرها غیرممکن نیست و بسیاری از افراد موفق، مسیرهای متفاوتی را طی کردهاند.
تأثیرات خارجی زیاد
فشارها و انتظارات محیط اطراف نیز نقش مهمی در سردرگمی ما دارند. والدین ممکن است انتظارات خاصی داشته باشند، دوستان مسیرهای متفاوتی را انتخاب کنند، معلمان نصیحتهای گوناگونی بدهند و جامعه نیز استانداردهای خاص خودش را داشته باشد. همه این صداها ممکن است باعث شوند که صدای درونی خودمان را نشنویم و نتوانیم تصمیم درستی بگیریم.
روش عملی برای پیدا کردن هدف زندگی
تقسیم سوال بزرگ به سوالات کوچکتر
وقتی با سوال “میخوام تو زندگیم چیکار کنم؟” روبرو میشویم، حجم عظیم احتمالات و مسائلی که باید در نظر بگیریم، میتواند ما را مغلوب کند. این سوال بزرگ و تعریفنشده است و پاسخ دادن به آن بسیار سخت است. برای حل این مشکل، بهتر است این سوال بزرگ را به سه سوال کوچکتر و قابل مدیریت تقسیم کنیم. این روش نه تنها فرآیند تصمیمگیری را آسانتر میکند، بلکه باعث میشود که پاسخهای دقیقتر و جامعتری به دست آوریم.
چه کارهایی را دوست دارم انجام دهم؟
اهمیت شناخت علایق واقعی
اولین قدم در پیدا کردن مسیر زندگی، شناخت علایق واقعی خودتان است. این سوال به شما کمک میکند تا درک کنید که چه فعالیتهایی باعث میشوند که احساس شادی، رضایت و انرژی کنید. اما مهم است که بین علاقه موقتی و علاقه پایدار تمایز قائل شوید. خیلی از اوقات ما به چیزهایی علاقهمند میشویم که بعد از چند هفته یا ماه، آن احساس از بین میرود.
توجه به پایداری و عمق علایق
آنجلا داکورث در کتاب معروفش “سرسختی” توضیح میدهد که بیشتر مردم تعریف اشتباهی از علاقه دارند. آنها علاقه را با شور و هیجان لحظهای اشتباه میگیرند، در حالی که علاقه واقعی چیزی است که در طول زمان پایدار میماند و عمق دارد. بنابراین، به جای تمرکز روی احساسات شدید و موقتی، به فعالیتهایی توجه کنید که مدت زیادی با آنها بودهاید و همچنان برایتان جذاب هستند. این فعالیتها نشاندهنده علایق واقعی شما هستند.
همچنین مهم است که در نظر داشته باشید که علاقهمندی به چیزی به عنوان سرگرمی، با انجام آن به عنوان شغل تماموقت تفاوت دارد. برخی فعالیتها ممکن است به عنوان هابی عالی باشند، اما لزوماً مناسب تبدیل شدن به شغل نیستند.
گزینههای شغلی چیست؟
کشف دنیای وسیع مشاغل
دنیای کار امروز بسیار متنوع و پیچیده است و مشاغل زیادی وجود دارند که احتمالاً هرگز درباره آنها نشنیدهاید. هدف از این مرحله این نیست که فهرست کاملی از همه مشاغل موجود تهیه کنید، بلکه باید سعی کنید علایق و تواناییهایتان را به مشاغل واقعی و قابل دسترس ربط دهید. این کار نیازمند تحقیق و بررسی است. میتوانید از اینترنت، کتابها، مجلات تخصصی، و مصاحبه با افراد شاغل در حوزههای مختلف استفاده کنید.
فراتر رفتن از انتظارات خانواده
متأسفانه، بیشتر ما فقط مشاغلی را میشناسیم که والدین، اقوام یا دوستان خانواده درباره آنها صحبت میکنند. این محدودیت باعث میشود که فرصتهای زیادی را از دست بدهیم. برای غلبه بر این مشکل، باید فعالانه به دنبال کشف مشاغل جدید باشید. در حوزههایی که به آنها علاقه دارید، تحقیق کنید و ببینید چه نوع شغلهایی وجود دارد. ممکن است با مشاغلی آشنا شوید که حتی فکرش را نمیکردید.
در زندگی چه چیزهایی برایم مهم است؟
شناخت ارزشهای شخصی
ارزشهایتان نقش بسیار مهمی در تعیین نوع شغل و زندگیای که برایتان مناسب است، ایفا میکنند. ارزشها معیارهایی هستند که بر اساس آنها تصمیمگیری میکنید و اولویتبندی میکنید. برای مثال، اگر امنیت مالی برایتان بسیار مهم است، ممکن است حاضر باشید شغلی را انتخاب کنید که درآمد بالایی دارد، حتی اگر آنقدرها علاقهمند به آن نباشید. از طرف دیگر، اگر خلاقیت و آزادی عمل برایتان اولویت دارد، ممکن است شغلهایی را ترجیح دهید که فضای بیشتری برای ابراز وجود و نوآوری فراهم میکنند.
تأثیر ارزشها بر تصمیمات شغلی
ارزشهای شما همچنین تعیین میکنند که در محیط کار چه چیزهایی برایتان مهم است. آیا کار در تیم برایتان لذتبخش است یا ترجیح میدهید به صورت مستقل فعالیت کنید؟ آیا کمک کردن به دیگران برایتان ارزش دارد یا بیشتر به دنبال موفقیت شخصی هستید؟ آیا تعادل بین کار و زندگی شخصی برایتان مهم است یا حاضرید برای پیشرفت شغلی، وقت بیشتری صرف کار کنید؟
چگونه این سه پاسخ را ترکیب کنیم؟
وزندهی به عوامل مختلف
حالا که پاسخهایی برای هر سه سوال دارید، باید آنها را با هم ترکیب کنید تا تصویر کلیتری از آنچه میخواهید در زندگی انجام دهید، به دست آورید. این کار نیازمند وزندهی به عوامل مختلف است. برای هر فرد، اهمیت این سه عامل متفاوت است. برخی افراد بیشتر اهمیت میدهند که کاری انجام دهند که دوست دارند، حتی اگر درآمد کمتری داشته باشد. برخی دیگر ممکن است ارزشهایشان مهمتر باشد و حاضر باشند برای کاری که با اعتقاداتشان هماهنگ است، از برخی علایقشان بگذرند.
پذیرش عدم قطعیت
مهم است که بپذیرید اگر حتی بعد از پاسخ دادن به این سوالات هنوز مطمئن نیستید، این کاملاً طبیعی است. در این مرحله، بهترین کار این است که مرحله بعدی یعنی کاوش و آزمایش را شروع کنید. همچنین باید در نظر داشته باشید که آنچه الان میخواهید، ممکن است در آینده تغییر کند و این هم کاملاً طبیعی است.
استراتژیهای بهبود گزینهها
دو رویکرد اصلی: کاوش و بهرهبرداری
برای بهتر شدن در تصمیمگیری درباره آینده، دو استراتژی کلی وجود دارد که میتوانید از آنها استفاده کنید. این دو استراتژی شبیه به رویکردهایی است که در برخی بازیهای ویدئویی وجود دارد. در بازیهایی مثل Civilization یا Minecraft، شما میتوانید منابعتان را صرف کاوش محیط برای پیدا کردن چیزهای جدید کنید، یا اینکه از مهارتها و منابع موجودتان برای بهبود وضعیت فعلیتان استفاده کنید.
در زندگی واقعی نیز همین اصل صدق میکند. شما میتوانید وقت و انرژیتان را صرف کاوش گزینههای جدید کنید یا اینکه روی تقویت مهارتها و تواناییهایی که الان دارید، تمرکز کنید. هر دو رویکرد ارزشمند هستند و ترکیب آنها بهترین نتیجه را خواهد داد.
استراتژی کاوش
آزمایش فعالیتهای جدید
کاوش به معنای امتحان کردن چیزهای جدید و کشف گزینههای مختلف است. این کار در دوران دبیرستان بسیار مناسب است، چون هنوز مسئولیتهای مالی زیادی ندارید و میتوانید ریسک کنید. شروع کردن چیزهای جدید ممکن است در ابتدا ترسناک به نظر برسد، اما راحتتر از آن چیزی است که فکر میکنید.
رویکرد منظم به کاوش
بهترین روش برای کاوش این است که ابتدا فعالیتهای مختلفی را در زمینههای گوناگون امتحان کنید: هنر، علوم، ورزش، زبانها و غیره. بعد از مدتی، فعالیتهایی که زیاد علاقهمند نیستید را کنار بگذارید و روی موارد باقیمانده عمیقتر تمرکز کنید. به عنوان مثال، اگر متوجه شدید که هم به ریاضی و هم به موسیقی علاقه دارید، اما بعد از مدتی موسیقی را کنار گذاشتید، میتوانید به دنبال زمینهای مرتبط با ریاضی مثل فیزیک بروید.
مهم است که این فرآیند را به عنوان تعهد مادامالعمر نبینید. هدف این است که با خودتان آشنا شوید و درک بهتری از علایقتان پیدا کنید. هر ماه میتوانید تصمیم بگیرید که آیا میخواهید به فعالیتی ادامه دهید یا خیر.
اهمیت لذت بردن
در تمام این فرآیند، مهمترین چیز این است که از آنچه انجام میدهید لذت ببرید. اگر فعالیتی مثل کار اجباری به نظر میرسد، آن را کنار بگذارید و چیز دیگری امتحان کنید. هدف کشف و رشد است، نه ایجاد فشار اضافی برای خودتان.
استراتژی بهرهبرداری
تقویت نقاط قوت موجود
همه ما استعدادهای طبیعی یا علایقی داریم که در آنها بهتر عمل میکنیم. استراتژی بهرهبرداری به معنای تمرکز روی این نقاط قوت و بهبود آنها است. وقتی در چیزی استعداد دارید، سریعتر پیشرفت میکنید و همین موضوع باعث میشود که بیشتر از آن لذت ببرید. همچنین، وقتی در زمینهای خوب هستید، میتوانید از دیگران متمایز شوید.
تقویت علایق موجود
بهرهبرداری فقط شامل استعدادهای طبیعی نمیشود. شما میتوانید در زمینههایی که دوست دارید نیز این استراتژی را به کار بگیرید. اگر از کاری لذت میبرید، این همانقدر ارزشمند است که در آن استعداد داشته باشید، چون انگیزه لازم برای ادامه دادن و بهتر شدن را خواهید داشت.
لذت پیشرفت
یکی از جنبههای جالب بهتر شدن در هر زمینهای، احساس رضایت و هیجانی است که از پیشرفت به دست میآید. وقتی میبینید که بهتر از گذشته عمل میکنید، احساس فوقالعادهای خواهید داشت. البته مهم است که مراقب فرسودگی باشید و خودتان را زیاد تحت فشار قرار ندهید.
ترکیب دو استراتژی
اهمیت تعادل
مهمترین نکته این است که هر دو استراتژی کاوش و بهرهبرداری را با هم ترکیب کنید. اگر فقط روی یکی تمرکز کنید، ممکن است فرصتهای مهمی را از دست بدهید. کاوش به شما کمک میکند تا افقهای جدیدی کشف کنید، و بهرهبرداری باعث میشود که در زمینههای موجود عمق پیدا کنید.
دوران دبیرستان زمان مناسبی برای هر دو رویکرد است. از یک طرف، فرصتهای زیادی برای کاوش دارید و فشار کمتری برای تخصص کامل وجود دارد. از طرف دیگر، بهبود مهارتهایتان میتواند در آینده به شما کمک کند و مزیت رقابتی ایجاد کند.
آنچه الان میتوانید انجام دهید
پیروی از علایق فعلی
یکی از بهترین توصیههایی که برای نوجوانان میشود این است که فعلاً همان کاری را انجام دهند که دوست دارند. این به معنای “دنبال علاقهات برو” نیست، چون این جمله مفهوم اشتباهی دارد و انتظار تعهد دائمی ایجاد میکند.
پذیرش تغییر
مهم است بپذیرید که علایقتان ممکن است تغییر کند و این کاملاً طبیعی است. خصوصاً در دوران دبیرستان که شخصیت شما هنوز در حال شکلگیری است. اگر چیزی دیگر علاقهمندتان کرد، مشکلی ندارد که مسیر را تغییر دهید.
تمرکز روی رشد
مهمترین چیز این است که همیشه در حال انجام کاری باشید، چه کاوش باشد چه بهرهبرداری. تا زمانی که فعال هستید و تلاش میکنید، در حال رشد هستید و شناخت بهتری از خودتان و دنیا پیدا میکنید.
مدیریت تأثیرات خارجی
در نظر گیری نظرات دیگران
در این مسیر، افراد زیادی سعی خواهند کرد که شما را به سمت مسیری که آنها میخواهند هدایت کنند: والدین، معلمان، دوستان و… مهم است که به نظرات آنها گوش دهید، چون تجربه و دیدگاههای ارزشمندی دارند. اما همزمان نباید اجازه دهید که زندگیتان فقط بر اساس انتظارات دیگران شکل بگیرد.
مسئولیتپذیری برای زندگی خودتان
در نهایت، این زندگی شماست و شما باید مسئولیت تصمیمات خودتان را بپذیرید. این به معنای نادیده گرفتن کامل نظرات دیگران نیست، بلکه یعنی تصمیم نهایی با خودتان است.
جمعبندی
پیدا کردن هدف زندگی فرآیندی است، نه مقصدی. نگران نباشید اگر الان نمیدانید دقیقاً میخواهید چه کار کنید. تا زمانی که شروع کنید و فعال باشید، در مسیر درستی هستید. دوران دبیرستان فرصت عالی برای کشف خودتان است، پس از آن نهایت استفاده را کنید و در عین حال از این دوران لذت ببرید.
یادتان باشد که هدف فقط آماده شدن برای دانشگاه نیست، بلکه رشد کردن، یادگیری و خوش گذراندن نیز اهمیت دارد. آینده مهم است، اما زندگی در حال حاضر نیز ارزش دارد.
درباره داود پورکریمی
من داود پورکریمیام؛ یک یادگیرندهی همیشگی و کسی که از ته دل عاشق اشتراکگذاری آموختههاشه. چیزی که منو از خواب بیدار میکنه، کمک به آدمها برای پیدا کردن مسیر خودشونه. مسیری که به استقلال، رشد واقعی و ساختن آیندهای بر پایهی تواناییهای خودشون ختم میشه. اگه تو هم دنبال یادگیری عمیق، تغییر مثبت و ساختن زندگیای هستی که باهاش حال کنی، اینجا جای توئه. با هم جلو بریم!
نوشتههای بیشتر از داود پورکریمی
دیدگاهتان را بنویسید